پریا جان شیطون
پریا جان که نمیزاره ما بشینیم پا سیستم ولی از شیطونیاش بگم که با زبونش همه را ذوق زده کرده مثل ضبط صوت تمام رفتارها را تکرار میکنه وضبط میکنه جدیدا چند تا کلمه را که بنویسم میخونه مثل آب.بابا.مامان.پریا.داد.خدارا شکر میکنم که بزرگترین نعمتش که دختر گلمونه را به ما عطا کرده ...
نویسنده :
مامان وبابا
22:33
بدون عنوان
بدون عنوان
امروز 28 صفر ما توخونه هستیم خاله عطیه هم پیش ماست پریا که واقعا نابغه ای شده برا خودش کلی شعر یاد گرفته وچندتا کلمه انگلیسی خیلی خوب حرف میزنه رنگا را کامل یاد گرفته عددها را هم تا 20 میگه خلاصه که بلایی شده برا خودش هر روز هم حتما یادی از امیر حسین جونم میکنه ...
نویسنده :
مامان وبابا
14:10
بدون عنوان
سلام خاله عالمه وخاله عطیه مرسی از لطفتون دوستون دارم فعلا موفق به درج عکس نشدم منتظر باشید پریا خانوم که نمیزاره ما پشت سیستم بشینیم خودش میخواد کار کنه خیلی بلا شده قربونش برم ...
نویسنده :
مامان وبابا
19:13
شعری برای دخترم
دخترم با تو سخن می گویم گوش کن، با تو سخن می گویم زندگی در نگهم گلزاریست و تو با قامت چون نیلوفر شاخه پر گل این گلزاری من در اندام تو یک خرمن گل می بینم گل گیسو ، گل لب ها ، گل لبخند شباب من به چشمان تو گلهای فراوان دیدم گل عفت ، گل صد رنگ امید گل فردای بزرگ گل فردای سپید می خرامی و تو را می نگرم چشم تو آینه روشن دنیای من است تو همان خرد نهالی که چنین بالیدی راست چون شاخه سر سبز ، برومند شدی همچو پُر غنچه درختی ، همه لبخند شدی دیده بگشای و در اندیشه گل چینان باش همه گلچین گل امروزند همه هستی سوزند کس به فر...
نویسنده :
مامان وبابا
0:27
راه اندازی وبلاگ برای دختر باهوشم
این وبلاگ را من وبابایی برات تنظیم کردیم تااز خاطراتت بنویسیم وشما هر وقت بزرگ شدی بخونی عشقم خیلی شیریین زبون وبااحساسی واقعا دوست داریم وتموم تلاشمون را برای راحتی وخوشبختیت می کنیم
نویسنده :
مامان وبابا
23:40